امروز در این مطلب قصد داریم تا 10 تا از بهترین فیلم های کریستوفر نولان را به شما عزیزان معرفی کنیم، پس تا آخر این مطلب همراه با زنگ تفریح باشید.
به جرئت میتوان گفت تاکنون هیچ کارگردانی نتوانسته است فیلمی بسازد که حتی شبیه فیلم های کریستوفر نولان باشد؛ فیلمهایی که از لحظۀ شروع میخکوبتان میکنند. اگر فیلمهایی مثل یادگاری یا تعقیب را دیده باشید، احساس میکنید وارد یک هزارتو شدهاید و هیجانی فراوان تمام سلولهای مغزتان را درگیر میکند. ساخت هیچ فیلمی برای نولان ارزان تمام نمیشود. از بازیگران درجهیک گرفته تا صحنههایی که تا ابد در ذهن مخاطب خواهند ماند، همه نیازمند بودجهای چشمگیرند. نولان فیلمهایش را به روش خودش تولید میکند. با دیدن فیلمهایی مثل تلقین، میانستارهای، دانکرک و سهگانۀ شوالیۀ تاریکی متوجه تفاوت روش کار او با سایر کارگردانان حال حاضر خواهیم شد. در عصری از سینما که بازسازی فیلمهای قدیمی و ساخت فیلمهای دنبالهدار حرف اول را میزنند، نولان روش منحصربهفرد خود را حفظ کرده و هنوز از فیلمبرداری آنالوگ و دوربینهای آیمکس استفاده میکند. علاوه بر این، او به رشد بسیاری از بازیگران کمک شایانی کرده است؛ بهترین بازی بازیگرانی مثل لئوناردو دیکاپریو، کریستین بیل، متیو مککانهی و حتی هری استایلز در فیلمهای او بوده است.
فیلم جدید نولان قابلیت آن را دارد که به مهمترین رویداد سینمایی سالهای اخیر تبدیل شود و بسیاری از صاحبنظران امیدوارند این فیلم بتواند خسارتی را که قرنطینه و شیوع ویروس کرونا به سینماها وارد کرد، جبران نماید.
در ادامه، به بررسی ۱۰ نمونه از بهترین فیلم های کریستوفر نولان میپردازیم. لازم به ذکر است که این دستهبندی بدون درنظرگرفتن تاریخ تولید و فقط بر اساس میزان فروش آنها تهیه شده است. همچنین فیلم تنت به دلیل شرایط خاص اکران ناشی از پاندمی کرونا که باعث شد براساس نظر بسیاری از کارشناسان به حق خود در گیشه نرسد، در این لیست قرار نگرفته است.
در ادامه خواهید خواند:
فیلم تعقیب یا Following محصول ۱۹۹۸
کریستوفر نولان از ساخت فیلمهای کوچک به ساخت بزرگترین فیلمها رسیده است. او با وجود بودجۀ نسبتاً کمی که برای ساخت این فیلم داشت (در حدود ششهزار دلار) توانست اولین فیلم بلندش را بسازد. تعقیب داستانی جنایی دارد و بُعد زمان در آن مطرح نیست. عنوان فیلم اشاره به عادت خاص نقش اصلی آن دارد. این شخصیت به نام مرد جوان شناخته میشود و جرمی توبالد به آن جان داده است. عادت او این است که سوژههای جالب را شناسایی کند و سپس به تعقیب آنها بپردازد تا از رمزوراز زندگیشان سر درآورد. این روند ادامه دارد تا اینکه یکی از سوژههای او به نام کاب (با بازی الکس هو) خلافکار از آب درمیآید. طولی نمیکشد که مرد جوان به سارق تبدیل میشود. این فیلم در لندن و بهصورت سیاهوسفید فیلمبرداری شده است. شخصیتهای اصلی آن مردانی هستند که بهراحتی نمیتوان به احساساتشان پی برد. علاوه بر این، بازیگر زن داستان نیز زنی جذاب با موهای بلوند (با بازی لوسی راسل) است و تمایل شدیدی به خلافکردن دارد. همین فیلم ۶۹دقیقهای مقدمهای شد تا این فیلمساز فیلمهایی عظیمتر بسازد.
فیلم بیخوابی یا Insomnia محصول ۲۰۰۲
بیشتر بخوانید: جدید ترین فیلم های دی سی در سال 2021 | رقیب مارول چه میکند
اگر فیلم های کریستوفر نولان را دیده باشید، خوب میدانید که نقشهای اصلی با مقولۀ خواب میانهای ندارند؛ بتمن روی پشتبام میایستد و به عمق شب خیره میشود. رؤیاپردازان در فیلم تلقین در زمان خواب، سرحال و هوشیار هستند. در فیلم میانستارهای مایکل کین شعر «بر حذر باش از آرام خزیدن در آن شب فریبنده» (با عنوان اصلی Don’t Go Into That Good Night) از دیلن تامس را میخواند. پس جای تعجب ندارد، اگر شخصیت اصلی یکی از فیلمهای نولان از بیخوابی رنج ببرد! داستان فیلم بیخوابی دربارۀ یک افسر ادارۀ آگاهی به نام ویل درومر (با بازی آل پاچینو) است که برای پیگیری پروندۀ قتلی به آلاسکا مهاجرت کرده است. در این منطقه، شش ماه از سال روز است و شش ماه دیگر شب. حس گناه و روزهایی که شب ندارند، اجازه نمیدهند درومر پلک روی هم بگذارد. فیلمی که نولان ارائه میکند، بازسازی یک فیلم مهیج نروژی است که در سال ۱۹۹۷ اکران شد. شاید برخی با یک بار دیدن فیلم بیخوابی درک چندانی از آن نداشته باشند و مشاهدۀ این اثر را نوعی اتلاف وقت تلقی کنند؛ ولی اگر آن را دوباره ببینید، متوجه خواهید شد این فیلم پر از نکتههای ریز روانشناسی دربارۀ مردی است که تعادل روانی ندارد؛ همچنین صحنههایی گیرا میبینید که توجه شما را جلب میکند. (پاچینو تفنگ به دست در مه پرسه میزند.) بهعلاوه بازی خارقالعادۀ رابین ویلیامز در نقش والتر فینچ، قاتل خوشمشرب را نباید از قلم انداخت. این دو ستاره به همراه نولان سکوت عجیبی را پیشه کردند که باعث میشود فیلم عجیبوغریبتر از آنچه هست به نظر برسد. این نکته را نباید دستکم گرفت.
فیلم شوالیه تاریکی برمیخیزد یا The Dark Knight Rises محصول ۲۰۱۲
پس از استقبال بینظیر از فیلم های بتمن آغاز میکند و شوالیۀ تاریکی نوبت به آخرین قسمت سهگانۀ شوالیۀ تاریکی رسید با نام شوالیۀ تاریکی برمیخیزد. این فیلم هیچ تشابهی با فیلمهای قبلی ندارد و واضح است که کریستوفر نولان قصد نداشته کیفیت را بالا ببرد؛ همۀ نقصها به قوت خود باقی هستند، مثل بازیهای متوسط بازیگران، قصهای که هیچ توجهی به جزئیات ندارد و رفتار مشکوک آدمها در برابر سیاستمداران. با وجود این، قسمت آخر این سهگانه، پرسروصدا به نظر میرسد. فیلمی پرفروش که تغییراتی در داستانپردازی بروس وین و شهر گاتهام ایجاد میکند. نقش جوکر را هیث لجر بازی میکند و تام هاردی با هیکل ورزشکاریاش ایفای نقش بین را بر عهده دارد. ان هتوی نیز نقش دزدی زیرک به نام سلینا کایل را بازی میکند. در آخر باید گفت هرچند این فیلم پایان خوبی برای این سهگانه نبود، اثری عامهپسند است.
فیلم میانستارهای یا Interstellar محصول ۲۰۱۴
بیشتر بخوانید: نقد فیلم The Kissing Booth 3 | بوسه ای که کارساز نیست
پس از فتح شهر گاتهام و رفتن به عمق رؤیا و ضمیر ناخودآگاه در فیلم تلقین، راهی جز رفتن به فضا و فراتر از آن باقی نمیماند. فیلمی که نولان دربارۀ اتمسفر ساخته، حماسیترین و زیباترین فیلم اوست. این فیلم تصوری از آیندۀ کرۀ زمین در سالهای دور است. آیندهای که در معرض تهدید، نابودی و قحطی قرار گرفته است. متیو مککانهی نقش خلبانی به نام کوپر را ایفا میکند. او برای انجامدادن مأموریتی کهکشانی به فضا فرستاده میشود. این مأموریت پیداکردن خانهای جدید برای بشر در میان ستارگان است. در مجموع، بهتصویرکشیدن رابطۀ پدر-دختری، ایدهای جسورانه بود. صحنهای که کوپر به پیامهای ویدئویی قدیمی دسترسی پیدا میکند، صحنهای احساسی است. تعداد کمی از فیلم های کریستوفر نولان هستند که داستانی غمانگیز و اشکآور را روایت میکنند.
فیلم بتمن آغاز میکند یا Batman Begins محصول ۲۰۰۵
پیش از این، تیم برتون و جوئل شوماخر فیلم بتمن را ساخته بودند، اما کریستوفر نولان با ساخت سهگانۀ شوالیۀ تاریکی ذهنیت همه را دربارۀ این ابرقهرمان تغییر داد. شاید داستان بروس وین در گاتهام آنقدر منطبق بر دنیای واقعی از آب درآمده است که برای مخاطب کمی گیجکننده به نظر برسد. اما این کاری است که نولان همیشه میکند؛ به عمق دنیای روانشناسی شیرجه میزند و ذهن مخاطب را درگیر میکند؛ چگونه یک بیلیونر یتیم تصمیم میگیرد مثل خفاش لباس بپوشد، آموزشهای رزمی ببیند و با تبهکاران بجنگد؟ یا اختراع هیجانانگیز و افسانهای دکتر جاناتان کرین ملقب به مترسک (با بازی کیلین مورفی) را به یاد آورید. او گازی اختراع میکند که سبب ایجاد ترس در افراد میشود. کریستین بیل بهخوبی توانسته است ترسها و هیجانات بروس وین را در این سه فیلم به تصویر بکشد. در شوالیۀ تاریکی تمام توجهات معطوف به جوکر بود. به همین دلیل میتوان گفت فیلم پیش رو تنها فیلم این سهگانه است که روی بتمن تمرکز کرده است.
فیلم دانکرک یا Dunkirk محصول ۲۰۱۷
واضح است که فیلم جنگی ساختهشده به دست نولان با سایر فیلمهای جنگی متفاوت است. این فیلم صحنههای جنگی زیادی ندارد و موضوع اصلی آن نجات پیداکردن است. هزاران سرباز در سواحل دانکرک محاصره شدهاند و فرار آنها فقط با کشتیهای غیرنظامی امکانپذیر است. نولان داستان تخلیۀ دانکرک را از سه زوایۀ هوا، زمین و دریا نشان میدهد و آنها را خلاقانه و ماهرانه در هم تلفیق میکند. موزیکی که هانس زیمر برای این فیلم ساخته مثل تیکتاک ساعت، یادآور زمان محدود نزدیکشدن به مرگ است. در این فیلم، بازیگرانی تازهکار مثل فیون وایتهد، آنورین برنارد و هری استایلز در کنار بازیگرانی کارکشته همچون تام هاردی، مارک رایلنس و کنت برانا به ایفای نقش میپردازند. از آنجا که اکثر بازیگران جوان بودند، به نظر میرسید نتوانند این فیلم را به موفقیت برسانند، اما این فیلم توانست جزو ۱۰ فیلم برتر کریستوفر نولان قرار بگیرد!
فیلم پرستیژ یا The Prestige محصول ۲۰۰۶
نولان فیلم پرستیژ را پس از فیلم بتمن آغاز میکند و دو سال قبل از شوالیۀ تاریکی میسازد. این اثر، قصهای جذاب و مدهوشکننده اما تاریک دارد؛ علاوه بر این، قدرت توهم و درگیریها و رقابتها را به تصویر میکشد. این فیلم با اقتباس از رمان کریستوفر پریست ساخته شده است. هیو جکمن و کریستین بیل نقش دو شعبدهباز رقیب در اواخر قرن ۱۹ میلادی را بازی میکنند. آنها میخواهند به هر قیمتی شده یکدیگر را شکست دهند و از راز کار هم سر دربیاورند. با داشتن سبک ابتکاری و متوهمی که مخصوص خود نولان است، وی توانسته پیچیدگیهای شگفتانگیز کاراکتر مایکل کین را بهخوبی نمایان سازد. اگر فکر میکنید این فیلم در برابر فیلمهای دیگر نولان اهمیت کمتری دارد، باید بدانید که سخت در اشتباهید. این فیلم مثل همۀ فیلمهای او شما را حیرتزده خواهد کرد. فیلم پرستیژ مخاطب را در مُشت میگیرد و در روند اثر اتفاقاتی رخ میدهد که بیننده بههیچوجه نمیتواند آنها را پیشبینی کند؛ مثل همۀ شعبدهبازیهای خلاقانهای که فقط با قدرت جادو امکانپذیرند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم Jungle Cruise (گشت و گذار در جنگل) 2021 | داستان جدیدی نیست!
فیلم یادگاری یا Memento محصول ۲۰۰۰
شاید ایدۀ این فیلم احمقانه به نظر برسد و از خود بپرسید: «کدام فیلمسازی دست به ساخت فیلمی تا این حد بیمحتوا و پوچ میزند؟ در کدام فیلم میتوان هم آینده را دید و هم گذشته را؟ کدام فیلم هم سیاه است و هم سفید؟ مگر میشود در صحنۀ پایان، صحنۀ شروع را ببینیم و در وسط و ابتدای فیلم صحنۀ پایان را؟»
دلیلی ندارد هر فیلمی که برای توضیحش به دیاگرام و رسم شکل احتیاج پیدا میکنید پرفروشترین فیلم سینما شود، مگر اینکه کارگردانش کریستوفر نولان باشد! او این فیلم را زمانی ساخت که سی سال هم نداشت. با وجود این، وی اولین فیلمساز آمریکایی است که جسارت به خرج داد و فیلمی با این ساختار پیچیده روی پرده برد. لئونارد شلبی (با بازی گای پیرس) بر اثر سانحه، حافظۀ کوتاهمدتش را از دست داده است. او نقش ضد ابرقهرمان را بازی میکند و همین تضاد است که باعث جذابیت فیلم میشود. او در حرفۀ خود درست مثل یک ساعتساز عمل میکند. موضوع زمان در فیلم های کریستوفر نولان حرف اول را میزند. او به گذشته و آینده سفر میکند.
فیلم شوالیۀ تاریکی یا The Dark Knight محصول ۲۰۰۸
بیشتر بخوانید: نقد فیلم اتاق فرار 2 (Escape Room 2021) | مسابقات قهرمانان
کریستوفر نولان پس ساخت گاتهام جدید در فیلم بتمن آغاز میکند، شخصیت جدیدی به نام جوکر را معرفی کرد تا دوباره همهچیز را نابود کند. در فیلم شوالیۀ تاریکی نیز بتمن حضور دارد، اما نقش اصلی داستان مربوط به جوکر (با بازی هیث لجر) است. هیث لجر این نقش را بهترین نحو ممکن بازی میکند؛ دلقکی که در شهر هرجومرج ایجاد میکند و باعث ایجاد رعب و وحشت میشود و در عین حال سرشار از احساس است. کمتر از یک دهه، پس از واقعۀ ۱۱ سپتامبر، نولان بزرگترین دشمن بتمن را تروریستی معرفی میکند که در بین مردم گاتهام تفرقه و دشمنی ایجاد میکند. تماشای این فیلم هیجان بسیاری را منتقل میکند و جزو یکی از فیلمهای پرفروش است. فیلم با صحنۀ سرقت از بانک شروع میشود. سارقان ماسک دلقک به صورت دارند و بیرحمانه و جسورانه در پی بهدامانداختن ابرقهرمان داستان هستند. این فیلم یکی از قویترین فیلم های کریستوفر نولان است.
فیلم تلقین یا Inception محصول ۲۰۱۰
فروش بینظیر فیلم شوالیۀ تاریکی به نولان جرئت داد فیلمی جدید بسازد؛ فیلمی که در آن به لایههای گوناگون ضمیر ناخودآگاه سفر میکند. نولان توانسته تجربیاتش را در زمینۀ رؤیای صادقه بهنحوی هوشمندانه و فوقالعاده به فیلم تبدیل کند. هیجان ناشی از تماشای این فیلم مغز شما را بیدار میکند. لئوناردو دیکاپریو در نقش دام کاب ظاهر شده است، او مثل دزد به خواب دیگران نفوذ میکند و رؤیاها و رازهای آنها را میدزدد! ولی کار او پیچیده است؛ وی باید به کمک تیمی از معماران، سارقان و تیراندازان اسرار ذهن رابرت فیشر (با بازی کیلین مورفی) را بدزدد و اندیشهای دیگر را در ضمیر ناخودآگاه او بکارد. نفوذ به اعماق ذهن و قسمتهای اکشن باعث هیجان فیلم میشوند. با جلورفتن فیلم متوجه میشویم دام کاب به اتهام قتل همسرش مال (با بازی ماریون کوتیار) در آمریکا تحت تعقیب است و هر لحظه ممکن است لو برود. فقط کریستوفر نولان از عهدۀ ساخت این فیلم گیجکننده و پیچیده برمیآمد.
بیشتر بخوانید:
ممنون که ما را تا انتهای این مطلب همراهی کردید، نظرات خود را در رابطه با 10 تا از بهترین فیلم های کریستوفر نولان با زنگ تفریح درمیان بگذارید.