در این نوشتار به نقد فیلم Riders of Justice 2020 به کارگردانی آندرس توماس جنسن میپردازیم. در ادامه با بررسی، تحلیل و نقد فیلم سواران عدالت در سایت فیگار همراه ما باشید.
آندرس توماس جنسن سابقه طولانی در حوزهی فیلم دارد. اما در تعداد کمی از آنها به عنوان کارگردان مشغول بوده است. در سال 1998، او برای فیلم شب انتخابات برندهی جایزه اسکار شد. از آن زمان تاکنون تنها پنج فیلم دیگر را به عنوان کارگردان منتشر کرده است.
آخرین فیلم او، فیلم سواران عدالت است. آندرس توماس جنسن، نویسنده و کارگردان، و مادس میکلسن، بازیگر، پیش از این بارها و بارها با هم کار کردهاند، و حالا در فیلم سواران عدالت دوباره با هم همکاری میکنند. کار با مد میکلسن ویژگیهای خودش را دارد.
فیلمساز فیلم خود را با حضور او در ژانرهای فراوانی مسلح میکند، گرچه کمدی جنایی در این فیلم غالب است. درام خانوادگی و هیجانات مربوط به آن نیز روایت محبوب را تشکیل میدهند؛ تولیدی که متنوع ترین مخاطب ممکن است از آن لذت ببرد.
نقد فیلم Riders of Justice 2020 (سواران عدالت)
پذیرش واقعیت یا جنایتی دلنشین
در ادامه این نوشتار و نقد فیلم سواران عدالت به موضوعات زیر خواهیم پرداخت:
- پذیرش واقعیت یا جنایتی دلنشین
- ساختار روایت
- PTSD
- تحلیل روانشناختی
- تحلیل فلسفی
- یک افسانه قدیمی اوکراینی
- بازیگری
- عوامل فیلم
آیا آنهایی که هرگز به یاد نمیآیند میتوانند زندگی را به کلی خراب کنند؟ برخی از واقعیتها را می توان فراموش کرد، ولی آنها در ذهن ما رسوب خواهند کرد. حتی اگر در فیلم Riders of Justice چشمان خود را ببندید و صورت خود را برگردانید هرگز نمیتوانید از واقعیتها، از عواقب “زیبا” آن فرار کنید. گرچه میدانیم که حافظه ما منعطف عمل میکند، اما درد بی پایان که به یاد میآوریم به نوعی بر ما سنگینی میکند.
آندرس توماس جنسن که به دلیل فیلمنامه نویسی خود بهتر شناخته شده است، در فیلم Riders of Justice سوژههای خوب و شکننده را با طنز سیاه، با حس کاملاً مناسب و در زمان درست کنار هم قرار داده است.
برخلاف فیلمهای مشابه این ژانر، برای یادآوری در فیلم Riders of Justice لازم نیست به ذهن خود فشار بیاوریم. ما در این فیلم به دنبال راههای جدیدی برای فراموش کردن آنچه در آینده به خاطر میآوریم هستیم.
اگر مشکلی دارید، اگر به بنبست خوردهاید؛ شما به یک تیم یا گروه احتیاج دارید. به یک گروه از افراد، با تخصصهای خاص خودشان، نیاز دارید. در مورد فیلم سواران عدالت نیز همین امر صادق است. هیچ ماموریتی انفرادی اتفاق نخواهد افتاد.
مارکوس (مادس میکلسن) هنگام وقوع فاجعه در خارج از کشور مستقر است. به دنبال زنجیرهای از اتفاقات غیرمعمول، همسر و دخترش (آندره هیک گدبرگ) در قطار هستند که انفجار آن باعث میشود همسرش را از دست بدهد.
از دست دادن شریک زندگیاش سخت به او ضربه میزند. اما مارکوس سرسخت فاقد احساسات کافی برای دلگرمی به دخترش میباشد. و همین عنصر از اساسیترین عناصر ساختار روایت برای شکلگیری یک گروه برای انتقام مورد توجه قرار خواهد گرفت.
سواران عدالت قبل از هر چیز فیلمی سرگرم کننده و عالی میباشد. کارگردان این فیلم آندرس توماس جنسن فیلمی را میسازد که پر از طنز تاریک و عجیب است. رابطه قابل توجهی بین گروه فیلمسازی وجود دارد. کاملا مشخص است که این همدلی میباشد که فیلم و روایت صحیح را به جلو سوق میدهد. اکشن فیلم کوتاه اما به اندازه و شیرین است.
فیلم سواران عدالت فیلمی انتقام جویانه است، که یک کمدی واقعاً موفق لقب گرفته و بازیگری در آن بی نظیر میباشد. این فیلم حول یک سرباز روایت میشود که به علت مرگ همسرش فوراً از ماموریت خود دست کشیده و به شهرش، دانمارک بازمیگردد.
این داستان از توطئهای در مورد ترور یک شاهد مهم در یک پرونده باند در حال ظهور است. در حالی که این سناریو با مفاهیم شانس و شواهد پیش میرود؛ در ادامه با تحقیقاتی که به تدریج به یک مأموریت انتقام جویانه تبدیل میشود ادامه مییابد.
این تحقیقات با حضور دو شخصیت شکل میگیرد. اتو و همکارش، که در عین سادگی و دست و پا چلفتی بودنشان، از نظر علمی، بسیار سریع بنظر میآیند و این تحقیقات را به سرعت توسعه میدهند.
این روند باعث میشود که آنها با یک هکر چاق و دوست داشتنی آشنا شوند. این هکر در ابتدا به عنوان محرک تحقیق، به آنها برای انتقام جویی کمک میکند. و در ادامه یکی از اصلیترین همدستان مارکوس میشود.
این فیلم با ترکیب صحنههای اکشن خوب و لحظات هیجانانگیز نسبتا کمدی، احساس گناه را به فیلم سواران عدالت برمیانگیزاند.
قسمتهای متحرک زیادی در داستان این فیلم وجود دارد و پیش فرض غنی راههای مختلفی را ایجاد میکند که در آن داستان میتواند پیش رود. آنچه در ساختار روایت میآید؛ به نوعی تعادل بین یک کمدی پیچشی لابلای یک دوستی و یک هیجان روانشناختی است.
بخش اول، کاملاً سلیقه ای است، با احساسات سرد و مینیمال نسبت به شوخ طبعی شخصیتها. زیرا اتو از اصطلاحات عجیب و غریب خود برای کمک به مشکلات استفاده میکند.
این فیلم در لحظات تاریک قویتر عمل میکند و در حالی که مسیر به سمت انتقامجویی پیش میرود، در چهرهی میکلسن یک تنش آرام وجود دارد که تجربه آن برای من بیننده به شدت جذاب است. در یک کلمه او بازیگری بینظیر میباشد.
ساختار روایت ؛ نقد فیلم Riders of Justice 2020 (سواران عدالت)
این فیلم با یک سری از اتفاقات تصادفی آغاز میشود. دوچرخهای دزدیده میشود. قطاری به کار گرفته میشود. مردی در قطار جای خود را به زنی که ایستاده میدهد. که همه پس از یک سانحه مرگبار قطار معنی دار به نظر میرسد.
یکی از قربانیان در فیلم سواران عدالت، اما (آن بیرگیت لیند)، مادر ماتیلد (آندره هیک گادبرگ) و همسر سرباز مارکوس (مادس میکلسون) است. مارکوس از پست جنگی خود به دانمارک بازمیگردد تا از فرزندش مراقبت کند. اما به طور واضحی غم و اندوه او را فرا گرفته و نیاز است که یک نفر از او مراقبت کند.
مارکوس جهت شکست دادن این وضع، حال و احوال خود و برای درمان خود را با خوردن آبجو آرام میکند. و با اینکارش غم از دست دادن مادرش را برای ماتیلد دو چندان میکند. کافیست سکانسی را بیاد بیاورید که با یک سیلی محکم از دوست پسرش استقبال میکند.
شروع تنش فیلم با شخصیتی بنام اتو (نیکولای لی کااس)، یک تحلیلگر داده اخراج شده که فردی بود که صندلی خود را به مادر ماتیلد و همسر مارکوس داده بود تا بتواند بنشیند، ایجاد میشود.
اتو خود را مقصر میداند. همچنین مظنون است که حادثه قطار در واقع یک تصادف نبوده بلکه نتیجه یک طراحی با هدف کشتن شاهد دادگاه آینده که قصد دارد رهبر یک باند جنایتکار – سواران عدالت – را در زندان بیاندازد میباشد.
بنابراین اتو و دوست عجیب و غریب او لنارت (لارس بریگمن) شواهد خود را به مارکوس میرسانند. که این امر موجبات ورود خشونت را در شخصیت آرام اما عصیانگر مارکوس بوجود بیاورد.
ماجرا این است که انتقام گیر تنها نیست. او با کمک اتو و لنارت و بعدتر، کارگر جنسی قاچاق شده در اوکراین، بوداشکا (گوستاو لیند)، که شاهد اولین قتل در اولین خشونت هیجانی مارکوس میباشد، پای در دنیای خشونتآمیز انتقام میگذارد.
آنها برای شروع و طراحی عملیات خود از انبار مارکوس به عنوان پایگاه عملیاتی خود استفاده میکنند. نکتهی قابل توجه این روایت این است که آنها حضور خود را برای ماتیلد دختر مارکوس این طور بازگو میکنند که درواقع آمدهاند تا مارکوس را درمان کنند.
آنها خود را درمانگر یا روانشناس معرفی میکنند. و این عامل باعث خوشحالی ماتیلد میشود که در آخر پدرش قبول کرده تا از یک روانشناس برای بهبودی حالشان استفاده کند.
PTSD ؛ نقد فیلم Riders of Justice 2020 (سواران عدالت)
در زندگی روزمره، هرکسی ممکن است با حوادث طاقت فرسا، ترسناک، و خارج از کنترل روبرو شود. ما ممکن است دچار حادثه رانندگی شویم، قربانی یک تجاوز باشیم، یا شاهد یک حادثه دردناک باشیم.
پلیس، آتش نشانها و کارکنان امبولانسها با احتمال بیشتری با چنین حوادثی روبرو میگردند؛ آنها اغلب مجبورند با حوادث ترسناک مقابله کنند. سربازان ممکن است هدف تیر یا انفجار قرار گیرند و یا شاهد کشته و مجروح شدن دوستانشان باشند.
اغلب مردم، بعد از مدتی بدون هیچ کمکی با آن کنار میآیند. اگرچه در بعضی افراد تجربیات تلخ واکنشی را ایجاد میکند که ممکن است برای ماهها یا سالها طول بکشد. ما این واکنش را اختلال استرسی پس از حادثه یا اختصارا (PTSD) مینامیم.
تحلیل روانشناختی ؛ نقد فیلم Riders of Justice 2020 (سواران عدالت)
یکی از نکات مهمی که در فیلم سواران عدالت باید به آن دقت کرد این است که همهی کسانی که دور هم جمع شدهاند تا به انتقام مارکوس کمک کنند افراد آسیب دیدهای هستند که در منطق روایی رها شدهاند و انتقام زندگی آنها را هم شامل میشود.
به عنوان مثال ریشه رفتار غیر عادی لنارت در سو رفتاری است که وی در کودکی متحمل شده است. اتو، علیرغم اینکه به نظر میرسد بیشترین حضور را در بین همه آنها داشته باشد، دارای وضعیتی است که با یک گذشته تاریک مرتبط است. مادس میکلسون، که صعود و ظهور او بی وقفه ادامه دارد، مارکوس را به عنوان مردی بازی میکند که از PTSD رنج میبرد.
هر دو شخصیتِ ماتیلد و مارکوس از PTSD رنج میبرند. اما مارکوس کاملاً انکار میکند. او که یک تفنگدار دریایی است، سختی خود را به خوبی به نمایش میگذارد. اما در اعماق زندگی نمیتواند از دست دادن همسرش را بپذیرد.
پدر و دختر زندگی خود را در تاریکی عمیق آغاز میکنند تا اینکه اتو با حضور خود همچون پرتو نوری بخشهای تاریک درون آنها را روشن میکند.
اوتو وقتی به سمت مارکوس میآید، که روزهای خود را با حسرت و عصبانیت سپری میکرد. درواقع حقایق جدیدی که اتو برای او بازگو میکند روح مارکوس را تقویت میکند و در ذهن او بذر ماموریتی را میکارد. چیزی که برای آن آموزش دیده است. مارکوس تصمیم میگیرد انتقام همسرش را بگیرد.
با توجه به اینکه این فیلم برچسب کمدی را هم دارد میتوانست فضای بیشتری را به خود در رابطه با این ژانر اختصاص دهد. آندره هیک نقش ماتیلد را بیش از یک دختر ساده و مضطرب ایفا کرده است. گروه بازیگری و کارگردان فیلم سواران عدالت با هم بسیار عالی کار میکنند (میکلسون، برو و لی کاس همه در چندین فیلم قبلی جنسن از جمله مردان و مرغ باهم کار کردهاند.).
مارکوس با بازی میکلسن باید قطعات زندگی خود را برداشته و با دخترش ماتیلد (آندره هیک گادبرگ) ارتباط برقرار کند. او با عمق و اهمیت روایی بسیار بیشتری نسبت به نوجوان غمگینی که از پدرش برای حمایت درخواست دارد، باید پیش رود.
به عبارت دیگر مد میکلسن، بازیگر شخصیت اصلی مارکوس، مردی را به تصویر میکشد که نقطه عطفش، به تصویر همسرش وابسته میشود. این تصویر خیلی واضح منعکس نشده است. از طرف دیگر حضور این تصویر در فیلم بر هر اقدامی که مارکوس انجام میدهد مسلط است.
ماتیلد از سردی و سکوت مارکوس میترسد. او احساس میکند پدرش فقدان مادرش را احساس نمیکند. او احساسات را درک نمیکند و برای او همه چیز مکانیکی شده است. او به خدا اعتقاد ندارد و پشیمانی را نمیفهمد.
با توجه به تجربه پرکار جنسن به عنوان نویسنده فیلمنامه، این طرح به رغم وجود یک سری پیچ و خمها، مرتب، منظم و خوشساختار مینماید. و با شخصیتهای کاملاً متفاوتی که از کلیشههای کمدی خود فراتر میروند، سر و کار دارد.
جنسن نیز به کلیت فیلم خود حس خوشایندی را میبخشد بدون اینکه هرگز خشونت را فراموش کنیم. و گاهی اوقات از آن لذت ببریم. باید توجه داشته باشیم که یک نکته فلسفی عمیقتر نیز وجود دارد. در نهایت، انتقام جویی نوعی نظم را بر جهانی غیر آشفته ایجاد میکند.
اتو و مارکوس انتقام خود را به عنوان راهی برای جلوگیری از احساس مقصر بودن در نظر میگیرند. اگر مارکوس تمدید پست جنگی خود را نپذیرفته بود یا اگر اتو جای خود را با مادر ماتیلد عوض نمیکرد شاید اتفاقات دیگری میافتاد.
وارونگی کنایه آمیز حتی در عنوان مشخص است. سواران عدالت. سواران عدالت قهرمانان صالح نیستند بلکه جنایتکاری هستند که هدفشان فقط از بین بردن است نه برقراری عدالت.
تحلیل فلسفی ؛ نقد فیلم Riders of Justice 2020 (سواران عدالت)
پس از از دست دادن غم انگیز یکی از عزیزان، بسیاری از ما زندگی خود را با انکار آغاز میکنیم. ما روزهایمان را مانند فردایی که تصورش را میکنیم نمیگذرانیم. ما نه تنها برای خود بلکه برای افراد اطرافمان نیز درد ایجاد میکنیم.
ما با خشونت به دنبال راهی برای خروج از وضعیت بوجود آمده هستیم، یا بدنبال یک فرد مقصر میباشیم. مانند فیلم سواران عدالت، “یک معجزه را میتوان به یک شخصیت الهی، یک خدا نسبت داد. اما وقتی فاجعهای به واقعیت تبدیل شود، ما برای تعیین علت و پیدا کردن آن مشکل داریم.” ما از آن به عنوان تصادف یاد میکنیم. اما در مورد کسانی که نمیتوانند تصادفات را بپذیرند چه باید کرد؟
سواران عدالت فیلمی با موضوع اساسی تراژدی را بررسی میکند. که حول مفهوم اتفاقی بودن همه چیز میچرخد. اما در مرکز داستان شخصیتهای کمی وجود دارند که پذیرفتن آنها نسبت به مفهوم گستردهی اتفاق به سختی درک میشود.
این فیلم برای همان تعداد اندکی از شخصیتهای داخل فیلم که به تصویر کشیده شدهاند ساخته شده است تا آنها را به افراد بهتری تبدیل کند.
فیلم Riders of Justice 2020 کار خود را با روایتی ساده از انتقام آغاز میکند. به این معنا، شما میتوانید به راحتی رابطهای بین انتقام و سرنوشت برقرار کنید. اما مسائل طنز سیاه و احساس غیر متعارف توهم در فیلم به وضوح وضعیت نومیدانه انسان را به تصویر میکشد.
در این مرحله که سرنوشت و باور، ضد و نقیض بودن و ناباوری با هم روبرو میشوند، میتوانید ترکیب مغز انسان را که مطابق با ترکیب حرکت آن نسبت به دیگران است، دنبال کنید.
در این فیلم که نزدیک به دو ساعت است، شما نه جریان وقایع داستان را دارید و نه به آن احتیاج دارید. در حقیقت، وقتی شدت عمل فیلم با حس شوخ طبعی منحصر به فرد آن ترکیب میشود، میفهمید که جدی بودن داستان مانند یک مجسمه سنگی فرسوده شده است.
همچنین میتوانید نمونههای خوبی از بیتفاوتی پست مدرن سیستم را در این فیلم پیدا کنید. انتقاد از این بیتفاوتی با گرفتن پیکانهای انتقاد جامعه، گفتمان خاص خود را ایجاد میکند.
یکی دیگر از نقاط قوت فیلم Riders of Justice این واقعیت است که فیلم بارها و بارها برخی از عناصر اصلی که روایت خود را تشکیل میدهند، مسخره میکند. به عنوان مثال، ماتیلد یک تقویم بزرگ وقایع زمانی را با پس از مرگ مادرش بر روی دیوار تهیه میکند و برچسب “دوچرخه دزدیده شده” را بالای همه چیز قرار میدهد.
به عنوان یک رویداد اصلی. با دیدن آن، ما به عنوان تماشاگر شگفت زده میشویم، و در مورد امکانات بیپایان در مورد رویدادهای روزانه، به یک روش جدید برای درک جهان فکر میکنیم. و دقیقاً در این لحظه، اتو به داخل اتاق ماتیلد میآید. دیوار را میبیند و میگوید: ” معنی ندارد، منطقی نیست”.
و آنچه حتی چشمگیرتر است، اتو توضیح میدهد و ما میبینیم که بله، ارتباط بین این وقایع چیزی بیش از یک تصادف نیست. این حوادث سیر وقایع فردی دارند. همه حوادث رشتههای خاص خود را در هم آمیخته با سایر حوادث خواهند داشت.
به عبارت ساده، صرفاً اتصال وقایع برای سرزنش شخصی در یک حادثه درست نیست. نمی توان تقصیر را به گردن یک شخص انداخت. اتو به این معنی اشاره میکند که فراموش کردن از فرار از انتقام راحت تر است. زیرا راه چارهای وجود ندارد.
بنابراین اگرچه این فیلم برخی از عناصر اصلی خود را به سخره میگیرد، اما این کار را با جدیت انجام میدهد. توالی رویدادهایی که بسیار آرام، رشد میکنند، نشان میدهد که در زندگی روزمره چه تعداد امکان اتفاق وجود دارد. اگرچه بازتاب زندگی روزمره بین رویدادهای پر از اکشن و البته تسکین دهنده، کمیک است.
یک افسانه قدیمی اوکراینی ؛ نقد فیلم Riders of Justice 2020 (سواران عدالت)
بوداشکا:
یک افسانه قدیمی اوکراینی هست در رابطه با چیزهای اتفاقی. در مورد لیوبابا و اسیلکوونا از شهر ویتبسک. یک شاهدخت زیبا. که صبح اولین ماه کامل بهار میرفت خرس شکار کنه. یه خرس گنده بهش حمله میکنه و انگشتش رو با گاز گرفتن قطع میکنه.
انگشتی که حلقه الماس عزیزش توش بوده. ولی دقیقا ده سال بعد. صبح اولین ماه کامل بهار… تو همون جنگل انبوه، توی همون نقطه دوباره میره شکار. و حالا به یه خرس گندهی پیر شلیک میکنه. و وقتی شکم خرس رو باز میکنن، حلقهای توش نبود. هیچی نبود.
نماد این افسانه این است که انتقام پاسخ نیست. ما ممکن است به دنبال انتقام تراژدی یا عزیزانمان برویم اما در پایان، هرگز به چیزی که بدنبال آن بودیم برنمیخوریم.
انگشتر الماس و انگشت گمشده هرگز بازیابی نخواهند شد و از این رو تمام انتقامگیریها دقیقاً مانند یک حقه عمل میکنند. وقتی مارکوس متوجه شد همسرش در یک تصادف و نه در یک قتل برنامهریزی شده فوت کرده، اتفاقات مشابهی در مورد مارکوس رخ میدهد. حتی او انگشتر الماس گمشده را پیدا نمیکند.
فیلم سواران عدالت شامل بسیاری از این مراجع و استعارههای ظریف هستند. این علامت یک فیلم درخشان است که چیزهای زیادی برای تعمق در اختیار شما میگذارد.
بازیگری ؛ نقد فیلم Riders of Justice 2020 (سواران عدالت)
اگر یک چیز وجود دارد که واقعاً در ویژگی جنسن تفاوتی ایجاد میکند، این بازیگران او هستند. این یک گروه کاری بسیار منسجم کنار هم قرار گرفتهاند. در فیلمی که فضای زیادی برای درخشش همه وجود دارد و همه دارای طنازیهای زیبای خود در فیلم میباشند.
دموکراسی زیادی در راه توزیع چنین نقشهای قابل توجهی برای همه افراد گروه وجود دارد. و بدیهی است که میکلسن، قهرمان اصلی فیلم برنده جایزه اسکار، یعنی یک دور دیگر است که بار دیگر برجسته میشود. بازیگری که حداقل 10 سال از اثبات قابلیت او، حساسیت و استعداد او گذشته است.
جابجاییهای زبانی روایت در حالی به نمایش درمیآید که شخصیتهای متضاد در ساختار فیلم باعث درگیری میشوند. اختلافات بین دوستان، اتو، لنارت (لارس بریگمن) و امانتالر (نیکولاس برو) به یک روال مضاعف تبدیل میشود.
زیرا تفکر روشمند یکی با رویکرد گنگ دیگری برای برخورد با مشکل آنها را درگیر میکند. میکلسن علی رغم داشتن نقش اصلی، در صحنه هایی که باید در تصویر خودنمایی کند اغلب در پسزمینه قرار میگیرد.
او با آن صورت ریش دار و کم سر و صدا، به نظر می رسد تقریبا غیرقابل شناسایی است. اما کلاس و کیفیتی که ارائه میدهد غیرقابل توصیف است. او به عنوان یک ماشین جنگی در حوزهی کار خود بنام مارکوس، ترکیبی از احساسات متناقض را به ذهن متبادر میکند. بنابر تصویری که در اجرای خشونت از او میبینیم و ترکیبش با غم و اندوه و احتمالاً PTSD، نوعی بیاحتیاطی ناخوشایند برای اعمال او میتوان در نظر گرفت که کاملا در راستای شخصیتپردازی او قرار دارد.
عوامل فیلم ؛ نقد فیلم Riders of Justice 2020 (سواران عدالت)
- کارگردان: آندرس توماس ینسن
- نویسنده: آندرس توماس ینسن
- بازیگران: رولاند مولر، نیکلاس برو، مدس میکلسن و نیکولای لی کاس
- موسیقی: یپه کاس
- فیلمبردار: کَـسپر چوکشن
- تدوینگر: آندرس آلبیرگ کریستیانسن و نیکلای مونبرگ
- توزیعکننده: نوردیسک فیلم
- مدت زمان: 116 دقیقه
- کشور: دانمارک
- زبان: دانمارکی
نظر شما در خصوص بررسی و نقد فیلم Riders of Justice 2020 چیست؟ نظرات خود را با فیگار در بخش کامنتها به اشتراک بگذارید.