همانطور که میدانید کمبوجیه یکی از پادشاهان هخامنشی بود، اکنون در یک فیلم کره ای یکی از داستانهای این پادشاه به تصویر کشیده شده است.
در دوران هخامنشی، جهان به دو قدرت اصلی تقسیم شده بود: شاهنشاهی ایران و یونان. بر اساس برخی اسناد تاریخی، هخامنشیان به یکتاپرستی گرایش داشتند. در باورهای آن زمان، که میان برخی از مردم و نخبگان رایج بود، سلطنت بهعنوان موهبتی الهی تلقی میشد. تصور بر این بود که اهورامزدا شاهنشاه را برمیگزیند و پادشاه نمادی از قدرت الهی است. از همین رو، مردم او را «سایه خداوند» مینامیدند.
داستان عدالت کمبوجیه
با این حال، این باورها همهگیر نبود. در دورهای که گوماته مغ به قدرت رسید، داریوش و چند تن از پارسیان با نقشهای او را از میان برداشتند و داریوش به تخت نشست. در یکی از جلسات بزرگان پارسی، هوتانه نظری متفاوت ارائه داد و از حکومت مردمسالاری (دموکراسی) دفاع کرد، در حالی که داریوش به شدت با این ایده مخالف بود. این نشان میدهد که در آن زمان نیز تمامی نخبگان و جامعه به حکومت پادشاهی بهعنوان بهترین شکل حکومت اعتقاد نداشتند.
در دوره هخامنشیان، ایران نیروی دریایی قدرتمندی ایجاد کرد. بهویژه در زمان داریوش، ایران از طریق کشتیهای خود در جنگ ماراتن به دشت ماراتن نیرو اعزام کرد. هرودوت در آثار خود نوشته است که آموزش کودکان پارسی شامل یادگیری سه مهارت اساسی بود: راستگویی، سوارکاری، و تیراندازی.
در نظام اجتماعی هخامنشی، سلسلهمراتب طبقاتی بهوضوح مشاهده میشد و این سیستم در دورههای بعدی نیز ادامه یافت. دستگاه قضایی تحت کنترل شاهنشاه بود، اما قضاوت غالبا به موبدان یا بزرگان مورد اعتماد واگذار میشد. شاهنشاه علاوه بر اداره امور کشور، باید به فنون نظامی تسلط کامل میداشت و در برخی مواقع شخصاً در میدان نبرد شرکت میکرد. این توانایی یکی از مهمترین ویژگیهای پادشاه به شمار میرفت.
یکی از روایتهای مشهور درباره کمبوجیه، ماجرای قاضیای است که به جرم رشوهگیری مجازات شد. گفته شده که کمبوجیه دستور داد پوست بدن این قاضی را کنده و از آن برای پوشاندن صندلی قضاوت استفاده کنند. سپس منصب قضاوت را به پسر همان قاضی سپرد و به او گفت: «هرگاه حکمی صادر میکنی، به این صندلی نگاه کن.» این داستان نشاندهنده اهمیت عدالت در نظام هخامنشی و سختگیری نسبت به فساد بود.
در عین حال، انتصاب پسر قاضی رشوهگیر بهعنوان جانشین پدرش، به نظام طبقاتی آن دوران بازمیگردد. در ایران باستان، بر این باور بودند که مناصب مهم باید به افراد صالح و از خانوادههای اصیل واگذار شود. این اصل در تمام جنبههای نظام حکومتی و لشکری رعایت میشد.
روایت پوست کندن قاضی توسط کمبوجیه در منابع مختلف تاریخی ذکر شده است و نام قاضی نیز «سی سامنس» ثبت شده است. همچنین گزارش شده که در دوره هخامنشیان، رشوهدهی و رشوهگیری جرمی سنگین محسوب میشد و مجازات آن اعدام بود.