همسر منصوره قدیری قتل او را گردن گرفت

صبح روز یکشنبه ۱۹ اسفندماه، مردی که متهم به قتل همسر خبرنگارش، منصوره قدیری بود، پس از گذشت چهار ماه از وقوع جنایت، از زندان به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد تا به ریاست قاضی شجاعی محاکمه شود.

این مرد که وکیل دادگستری بود، متهم است همسر ۵۲ ساله‌اش را با ضربات دمبل و چاقو به قتل رسانده و قصد داشته پسر ۱۷ ساله‌شان را نیز بکشد، اما در آخرین لحظات از تصمیم خود منصرف شده است.

جزئیات ماجرای قتل منصوره قدیری

بر اساس گزارش‌ها، حادثه هولناک منصوره قدیری در تاریخ ۱۹ آبان امسال در یکی از خانه‌های شمال تهران رخ داد. مردی که وکیل پایه یک دادگستری بود، در اقدامی وحشتناک همسر خبرنگارش را با ضربات دمبل و چاقو به قتل رساند. او حتی قصد داشت پسر نوجوانشان را نیز به قتل برساند، اما به گفته خودش در لحظه آخر پشیمان شد.

صبح روز یکشنبه، در حالی که چهار ماه از این جنایت گذشته بود، متهم از زندان به دادگاه منتقل شد. در ابتدای جلسه، نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست، جزئیات این حادثه تلخ را شرح داد. او گفت:

متهم در جریان بازجویی‌ها اعتراف کرده که در سن ۳۸ سالگی از طریق خواهر بزرگش با همسرش آشنا شده و ازدواج کرده است. اما در طول ۱۸ سال زندگی مشترک، ۱۵ سال آن را در قهر و تنهایی گذرانده است. به گفته خودش، در پنج سال پایانی زندگی مشترکشان، به شدت احساس تنهایی می‌کرد و حتی به مصرف مواد مخدر روی آورد.

نماینده دادستان در ادامه توضیح داد:

متهم مدعی است که در ماه‌های پایانی زندگی، به دلیل مشکلات مالی قادر به پرداخت اجاره خانه نبود. از طرفی، با آغاز سال تحصیلی، به دروغ به همسرش گفته بود که فرزندشان را در مدرسه ثبت‌نام کرده، در حالی که این کار را انجام نداده بود. او نگران بود که همسرش با مراجعه به مدرسه از حقیقت باخبر شود و این موضوع باعث درگیری میان آن‌ها شود. به همین خاطر، تصمیم گرفت با قتل همسرش به این ماجرا پایان دهد.

متهم در اعترافات خود درباره روز قتل گفت:

روز حادثه، قبل از انجام این کار، چهار قرص متادون خوردم تا ذهن و دستانم در کنترل باشد. وقتی همسرم از جلوی اتاق پسرمان رد می‌شد، بدون هیچ بحث و درگیری، با دمبل به سرش کوبیدم. او روی زمین افتاد، اما من دوباره با همان دمبل به سرش زدم تا مطمئن شوم جان باخته است. سپس به آشپزخانه رفتم، یک کارد برداشتم و وقتی دیدم روی تخت نشسته، دو ضربه به گردنش زدم. همسرم شوکه شده بود و فقط با تعجب می‌پرسید: چرا؟!

او در ادامه گفت:

بعد از کشتن همسرم، قصد داشتم پسرم را نیز بکشم و سپس خودکشی کنم. اما وقتی چشمم به فرزندم افتاد، نتوانستم این کار را انجام دهم. بعد هم تصمیم گرفتم با خودم تسویه‌حساب کنم، اما در نهایت این کار را هم نکردم.

در ادامه جلسه، مادر مقتول به عنوان اولیای دم در جایگاه قرار گرفت و با صدایی لرزان گفت:

دامادم دخترم را بی‌رحمانه به قتل رساند. او نه تنها زندگی دخترم را گرفت، بلکه آینده نوه‌ام را هم نابود کرد. من از او نمی‌گذرم و خواهان قصاص هستم. حتی اگر لازم باشد، تفاضل دیه را هم پرداخت می‌کنم تا قاتل به سزای عملش برسد.

در همین حال، اعلام شد که فرزند مقتول که در جلسه دادگاه حضور نداشت، از قصاص پدرش گذشت کرده و رضایت خود را اعلام کرده است.

سپس نوبت به وکیل متهم رسید. او در دفاع از موکلش گفت:

با وجود اینکه پزشکی قانونی سلامت عقلی موکلم را تأیید کرده، اما من معتقدم که او از نظر روحی و روانی دچار اختلال بوده و باید توسط کمیسیون پزشکی قانونی معاینه مجدد شود. موکل من سال‌ها تحت فشار شدید روانی و تنهایی بوده و همین موضوع باعث شده دست به چنین جنایتی بزند.

اما وکیل اولیای دم در پاسخ به دفاعیات وکیل متهم گفت:

این اظهارات صرفاً برای تبرئه موکلشان است. متهم در تمامی مراحل بازجویی با آگاهی کامل از مسائل حقوقی صحبت کرده و اظهارات او کاملاً شفاف و بدون تناقض بوده است. بنابراین نمی‌توان ادعا کرد که او در حالت جنون یا اختلال روانی مرتکب این جنایت شده است.

در ادامه، قاضی از متهم پرسید:

آیا اتهام قتل عمد را قبول دارید؟

متهم با قاطعیت پاسخ داد:

بله، من ۱۲ بار اعتراف کرده‌ام و از تصمیمم پشیمان نیستم.

او در ادامه با اشاره به مشکلات زندگی‌اش گفت:

در تمام این ۱۸ سال زندگی مشترک، بیشتر از اینکه زندگی کنیم، قهر بودیم. همسرم از صبح تا شب سر کار بود و وقتی به خانه می‌آمد، فقط با خواهرش در تماس بود. من از این وضعیت خسته شده بودم. حتی زمانی که مادرم فوت کرد، همسر و مادرزنم در مراسم حاضر نشدند. من احساس می‌کردم سال‌هاست مرده‌ام و فقط جسمم زنده است. از همان روز تصمیم گرفتم این زندگی را تمام کنم.

او در ادامه با لحن تند و پرخاشگرانه‌ای شروع به توهین به خانواده همسرش کرد و آن‌ها را مقصر اصلی این اتفاق دانست. قاضی جلسه در واکنش به رفتار متهم، به او تذکر جدی داد و از او خواست در دادگاه آرامش خود را حفظ کند.

در پایان جلسه، قاضی با اعلام ختم رسیدگی، اعلام کرد که هیئت قضات برای صدور رأی وارد شور خواهند شد. خانواده مقتول همچنان خواهان قصاص بودند، در حالی که فرزند مقتول با گذشت از قصاص، خواسته بود که پدرش مجازات کمتری دریافت کند.

حالا باید منتظر ماند و دید که رأی نهایی دادگاه درباره قتل منصوره قدیری چه خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *