مجری‌گری فرزاد حسنی خاطره‌بازی با فریدون جیرانی و چالش‌های هوش مصنوعی

مراسم افتتاحیه جشنواره فجر امسال دو نکته جالب داشت. نخست، اجرای فرزاد حسنی که بار دیگر ثابت کرد در میان مجریان تلویزیون، سبک و مهارتی بی‌نظیر دارد.

فرزاد حسنی او نه‌تنها در اجرای برنامه، بلکه در کنترل اتفاقات غیرمنتظره روی صحنه، هوش و مهارت کلامی کم‌نظیری از خود نشان می‌دهد. یکی از این لحظات، ماجرای دست دادن مرضیه برومند و رضا بابک بود که می‌توانست جنجال‌ساز شود، اما فرزاد حسنی با زبان طنز و شیرینی خاص خود، آن را به لحظه‌ای جذاب و صمیمانه تبدیل کرد.

جرای درخشان فرزاد حسنی تسلط، هنر و مدیریت صحنه

سطح اجرای فرزاد حسنی و رضا رشیدپور همیشه یک سر و گردن بالاتر از سایر مجریان بوده است. خاطره‌ای که این موضوع را تایید می‌کند، به بیست سال پیش در جشن چله چلچراغ برمی‌گردد؛ زمانی که فرزاد حسنی جوان، اجرای مراسم را بر عهده داشت. در آن مراسم، پسر مرحوم اخوان ثالث روی صحنه آمد و شعری از پدرش را دکلمه کرد. در لحظاتی که او در خواندن شعر دچار مشکل می‌شد، فرزاد حسنی بی‌درنگ و فی‌البداهه به کمکش می‌آمد و تسلطش بر شعر و ادبیات را به رخ می‌کشید. از همان زمان، مشخص بود که او فراتر از یک مجری عادی است.

فریدون جیرانی؛ حافظه‌ای شگفت‌انگیز و احترامی که باید حفظ شود

یکی از دیگر لحظات به‌یادماندنی مراسم، حضور فریدون جیرانی روی صحنه برای تقدیر از سیروس الوند بود. سیروس الوند ۷۴ ساله و فریدون جیرانی ۷۳ ساله‌اند، اما در گذر زمان، بیماری‌ها و چالش‌های زندگی از سن واقعی‌شان جلوتر رفته‌اند. با این حال، جیرانی در لحظاتی که کارنامه سیروس الوند را مرور می‌کرد، چنان تسلطی در روایت، حافظه‌ای درخشان و بیانی شیوا داشت که حضار را به تحسین واداشت.

جیرانی یک پدیده است؛ کسی که حافظه و دانش سینمایی او، همچنان الهام‌بخش نسل‌های جوان‌تر است. حضورش در چنین مراسم‌هایی، نه‌تنها ارج نهادن به سینمای ایران، بلکه یادآور ارزش دانش و تجربه در دنیای هنر است.

آغاز جشنواره با رگ‌های آبی و امید به آینده سینمای ایران

فیلم رگ‌های آبی ساخته جهانگیر کوثری که به زندگی فروغ فرخزاد می‌پردازد، یکی از مهم‌ترین آثار افتتاحیه جشنواره فجر امسال بود. این فیلم، آخرین حضور باران کوثری در سینما محسوب می‌شود و شروعی قابل‌توجه برای بخش ویژه جشنواره بود.

حالا چشم‌ها به آینده جشنواره دوخته شده؛ آیا شاهد نمایش قاتل و وحشی، پیرپسر، رکسانا و اورکا خواهیم بود؟ شاید همت و پیگیری منوچهر شاهسواری بتواند این مسیر را هموار کند.

دیگر هیچ‌چیز واقعی به نظر نمی‌رسد؛ دنیایی که به همه‌چیز شک دارد

اگر اهل گشت‌وگذار در فضای مجازی باشید، حتما متوجه شده‌اید که این روزها، هر ویدئویی که از یک اتفاق واقعی منتشر می‌شود، نخستین واکنش کاربران این است: ساختگی است!

یک درگیری خیابانی، سرقت در روز روشن، تصادف‌های عجیب یا حتی صحنه‌های خنده‌دار؛ همه این‌ها قبل از هر چیز، متهم به «ساختگی بودن» می‌شوند. انگار که مردم دیگر به آنچه می‌بینند، اعتماد ندارند.

در گذشته، فرض بر این بود که برخی افراد برای جذب بازدید بیشتر، سناریوهای ساختگی طراحی می‌کنند، اما حالا پای هوش مصنوعی هم به این ماجرا باز شده است.

حتی اگر ویدئویی کاملا واقعی باشد و هیچ نشانه‌ای از جعلی بودن در آن دیده نشود، باز هم در نهایت، متهم به ساخته شدن با هوش مصنوعی می‌شود. ما به‌سرعت وارد دنیایی شده‌ایم که تمایز بین واقعیت و تخیل، دشوارتر از همیشه است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *